نقش رهبری زنان در تامین صلح پایدار
- by admin
تاریخ بشر شاهد نقش شکوهمند زنان در توسعه و بالندگی علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، این کره خاکی است.
اگر از بٌعد دینی به نقش زنان در پیدایش و توسعه ادیان، خصوصا ادیان سماوی که نزد مسلمانان جایگاه ارزشمندی دارند، نگاهی اندازیم به وضوح دیده میشود که نقش زنان در پیدایش، گسترش و بقای ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام حیاتی بوده است.
همچنان اگر به مقام زنان در توسعه و گسترش دین مبین اسلام که شهروندان افغانستان به آن باورمند اند نیز نگاه کنیم. دیده میشود که جایگاه حضرت خديجه بهعنوان نخستین تصدیق کننده رسالت نبوی و بیبی سمیه نخستین شهید راه اسلام ممتاز و ویژه است.
همانگونه که حضرت عایشه همسر دیگر پیامبر با روایت بیش از ۲۲۰۰ حدیث در جهانی شدن این دین، مثال زدنی میباشد.
اما در افغانستان بر عکس امروز که زنان تنها به دلیل جنسیت از تمام حقوق و امتیازات شرعی، قانونی و انسانی شان محروم اند، تاریخ گواه نقش پر رنگ آنان از جنگ تا صلح و ادبیات است که میشود از گوهرشاد بیگم، رابعه بلخی، عایشه درانی، غازی ادی، نازوانا، زرغونه انا، ملالی قهرمان جنگ میوند، ملکه ثریا و صدها چهره دیگر نام برد که با حذف و نادیده گرفتن آنها، تاریخ و فرهنگ افغانستان رنگ میبازد.
فراز و فرود جایگاه زنان در افغانستان
در افغانستان برخلاف تعریف طالبان از نقش زنان، حضور زنان حتا قبل از استقلال کشور و در جریان جنگهای استقلال طلبانه با نیروهای انگلیسی برجسته بوده است. چنانکه میر غلام محمد غبار در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ مینویسد “در جنگهای جبال کابل بود که مردم بیرقهای رنگارنگ بر افراشتند و زنان کابل وظیفه آب و نان رسانی مبارزین ملی را در قله کوه ها بدوش گرفتند. دستههای این شیر زنان با کوزه های آب و بسته های نان مثل آهوها در سنگلاخ های جبال میدویدند و جنگ آوران دلیر را تغذیه می نمودند” به گفته غبار در آن جنگ بیشتر از چهار صد زن کابلی سهم گرفته بودند که هشتاد و سه نفر آنان کشته شدند.
برعلاوه گذشته تاریخی حضور زنان در تمام عرصه های زندگی، تاریخ معاصر کشور نیز شاهد حضور زنان در قالب جنبش های آزادی خواهانه است که برای بهبود شرایط تعلیمی، تحصیلی، شغلی و کاری زنان رزم و پیکار می نمودند، که میتوانیم به جنبش زنان و انجمن حمایت نسوان در عصر امیر امان الله خان، اتحادیه حمایت زنان در عصر محمد ظاهر شاه و سازمان دموکراتیک زنان افغانستان به رهبری دوکتور اناهیتا راتب زاده اشاره نمود که نقش کلیدی در بیداری و آگاهی زنان کشور داشتند.
با همه تلاش هایی که در جهت دست یابی زنان به حقوق شرعی و انسانی شان صورت گرفته، اما زنان افغانستان شاهد فراز و فرود ها و عقب گرد های جدی، خصوصاً در دو دور حاکمیت گروه طالبان بر کشور بودند.
زنان افغانستان در دور اول حاکمیت گروه طالبان، بربنیاد برداشت های افراطی این گروه از قرائت های دینی، پنج سال از حق تعلیم، کار و حضور در جامعه محروم بودند تا اینکه در سال ۲۰۰۱ با سقوط حاکمیت طالبان، زنان با حمایت جامعه بین المللی در ۲۰ سال گذشته سهم پررنگ در تمام عرصه های زندگی داشتند.
مبارزه زنان افغانستان بعداز پنج سال حاکمیت سیاه طالبان، منجر گردید تا در بیست سال گذشته شاهد حضور معنی دار آنان در عرصه های سیاسی، قانون گذاری، اقتصادی، نظامی، تحصیلی، رسانه ها و جامعه مدنی باشیم که از این حضور معنا دار منجر به کاهش میزان خشونت های خانوادگی، کاهش آمار مرگ و میر مادران و نوزادان و افزایش سطح سواد در میان زنان گردیده بود.
اما با بازگشت دوباره طالبان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ بر اریکه قدرت که با امضای تفاهمنامه دوحه محقق گردید، ضربه مهلک دیگری در جامعه سنتی ما، بر پیکر جنبش های آزادی خواهی زنان وارد ساخت و یکبار دیگر زنان افغانستان جبرن از صحنه حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه حذف شدند.
ولی بر خلاف باور ها، زنان کشور با وجود تهدیدات، بازداشت ها و شکنجه شدنها توانستند در اوج حاکمیت طالبان در راستای دسترسی به حقوقی شرعی و انسانی شان دو باره قدعلم نمایند.
به باور این قلم، با آنکه جنبش های حمایت از زنان در طول تاریخ معاصر کشور، زحمات زیادی کشیده و خطرات بی شماری را به جان خریدند اما هیچگاه با زمامدارانی چون طالبان مواجه نبودند، بنابراین با در نظر داشت خطرات و چالش های موجود، جنبش های خودجوش کنونی زنان را میتوان نقطه اوج مبارزات دادخواهانه و حق طلبان زنان افغانستان در برابر نظامی دانست که به هیچ یک از حقوق و ارزش های قبول شده دینی و جهانی پایبند نیستند.
رهبری زنان متضمن صلح پایدار در افغانستان
برخلاف انديشه و باور طالبان، آسایش و توسعه امروزی جامعه بشری محصول تلاش های مشترک زنان و مردانی است که بدون در نظر داشت تفاوت جنسیتی، دوشادوش هم کار و مبارزه نمودند.
حضور فعال زنان در عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهان، بیرون شدن فضایل زنانه از چهار دیواری خانهها و برابری حقوقی زنان با مردان چهره دیگری به جهان متمدن امروز بخشیده است، برعکس کشور هایی که با در نظر داشت اعتقادات دینی و باور های ناپسند فرهنگی، زنان براساس جنسیت شان محکوم به تحمیل انواع و اقسام مظالم اند؛ جنگ، خشونت، فقر و عقبماندگی بیداد مینماید که نمونه بارز آن افغانستان تحت حاکمیت گروه طالبان است.
طالبان بدون اینکه از تجربه ناکام تجرید زنان در دور اول حاکمیت شان پند گرفته باشند، یکبار دیگر با اعمال سیاست های افراطگرایانه، آنان را از جامعه حذف نمودند. در حالیکه تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته نشان میدهد که زنان در جوامع در حال جنگ و بعد از بحران میتواند نقش کلیدی در تأمین و استمرار صلح داشته باشد. زیرا زنان با وجود نداشتن مشارکت در تصمیم گیریها در باره جنگ ویا عدم شرکت مستقیم در درگیری ها، بیشتر از همه قربانی جنایاتی چون آوارگی، تجاوز، بازداشت و شکنجه ناشی از جنگ هستند و از نظامیگری حاکمیت ها رنج میبرند، به همین دلیل است که نمیتوانند مسببین جنگ و خشونت باشند.
خصوصیات صلح خواهانه زنان منجر گردیده تا سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۰ میلادی با صدور قطعنامه ۱۳۲۵ تحت عنوان “زن، صلح و امنیت” برای اولین بار مشارکت زنان را برای پیشگیری از جنگ و برقراری صلح الزامی بداند در حالیکه قبل از تصویب این قطعنامه، جنگ و صلح مقوله های مردانه بودند و مرتبط به زنان دانسته نمیشدند.
با توجه بر تجربه جهانی، در افغانستان که از سیاست های مردسالارانه رنج میبرد و بیش از چهار دهه است که زنان متضررین اصلی تصمیمگیری های مردان در سطح ملی هستند. تنها راه بیرون رفت از وضعیت موجود پذیرش تساوی حقوقی مردان و زنان و به رسمیت شناختن نقش رهبری زنان در جامعه افغانستان است.
حاکمیت دو سال اخیر طالبان و ایستادگی زنان معترض در برابر سیاست های حذفگرایانه این گروه نیز نشان میدهد که یکی از راه های اصلی رسیدن به صلح و آرامش واقعی در کشور، حضور زنان در سطح رهبری و تصمیمگیری است که این مهم با حمایت جامعه جهانی از زنان افغانستان و سرمایه گذاری بالای آنان تحقق یافتنی است.
در غیر آن سکوت جهان در برابر سیاست های زنستیزانه طالبان، منجر به پرورش نسل جدید از تروریستان و افراطگرایانی خواهد شد که نهتنها آینده افغانستان را به باد فنا خواهند داد بلکه صلح و امنیت جهانی را با خطر جدی مواجه خواهد ساخت و احتمالن وقوع حملات تروریستی با مقیاس بزرگتر از حمله یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی بر برج های تجارت جهانی را بیشتر از گذشته خواهد ساخت.
در پایان خاطر نشان میسازم، همانگونه که افعانستان با سیاست های زنستیزانه طالبان جای امنی نیست، دیری نخواهد گذشت که جامعه جهانی با صدها کشته و مجروح در امن ترین نقاط این کره خاکی بهایی سنگینی بابت سکوت شان در برابر طالبان بپردازند.