Protests

جنبش شنبه هاى ارغوانى ؛ در سال ۱۴۰۳ هجری شمسی، جهت شکل‌گیری “حکومت مشروع، دموکراتیک و غیرمتمرکز” تلاش بیشتر می‌نمایم.

 متاسفانه سال ۱۴۰۲ در حاکمیت خودخوانده گروه طالبان، برای شهروندان افغانستان بویژه زنان، حرکت های اعتراضی و اقوام آسیب پذیر، سال پر از سرکوب، محرومیت، بازداشت، شکنجه، ظلم و ستم بود. طالبان در سال ۱۴۰۲، زیر نام تطبیق فرهنگ افغانیت و اسلامیت، سیاست تبعیض جنسیتی بی‌رحمانه‌ای را عليه زنان و دختران به هدف حذف آنان از جامعه افغانستان شدت بخشیده و حتا دست به اخطتاف زنان و دختران مخصوصاً بانوان “تاجیک” و “هزاره” زدند که متأسفانه همین اکنون نیز این سرکوب غیر انسانی ادامه دارد. گروه طالبان در نزدیک به سه سال گذشته اثبات کردند که با ارزش‌های چون حقوق بشر، حقوق زنان، نوروز، انتخابات و مردم سالاری بیگانه بوده و توانایی کنار آمدن با مردم افغانستان و جامعه جهانی را ندارند. طالبان با سرکوب وحشیانه، صدای عدالت خواهی شهروندان را خفه و بدین باور اند که هر گونه انتقاد از حکومت خودخوانده شان جرم بوده و بار ها مقامات این گروه بیان کرده اند که انتقاد کنندگان “واجب القتل” هستند. ادامه سیاست های حکومت خودخوانده و نامشروع طالبان در سال ۱۴۰۲ هجری شمسی، علاوه بر افزایش بحران های حقوق بشری، ترویج افراطیت خشونت محور، انزوای بین‌المللی افغانستان، آینده مبهم، بیکاری، گرسنگی و فقر اقتصادی، افزایش بی سوادی و مدرسه سازی، باعث گردید تا افغانستان یکبار دیگر غمگین ترین کشور جهان شناخته شود. اما طالبان بدون کوچک‌ترین توجه به درد و رنج مردم افغانستان، در سال گذشته به گونه سیستماتیک امنیت روحی و فیزیکی شهروندان مخصوصا زنان و اقوام آسیب پذیر را سلب نموده و زیر نام تطبیق احکام شریعت محمدی به تعصبات قومی و زبانی دامن زده و با کوچ اجباری ساکنین بومی بویژه در ولایات شمالی و مناطق هزاره نشین، فاصله ها میان اقوام افغانستان را بیشتر نمودند. در سال گذشته بر‌خلاف ادعا طالبان کشت و قاچاق مواد مخدر در سطح کشور بویژه شمال کشور به گونه نگران کننده افزایش یافته و افغانستان تحت کنترول این گروه به “خانه امن” گروه های تروریستی دیگر چون داعش، القاعده، تحریک طالبان پاکستانی مبدل گردیده است. قابل ذکر است که یکی از موارد نگران کننده دیگر برای مردم افغانستان در سال گذشته، غارت سرمایه های ملی و معادن کشور توسط طالبان بود. این گروه در حالیکه هیچ‌گونه مشروعیت ملی و بین‌المللی ندارند، بدون راهکاری مشخص و قانونی دست به غارت “سرمایه های ملی” و “معادن” کشور زده و تنها برای بقاء و تداوم حکومت نامشروع شان، بدون اینکه برای مردم افغانستان پاسخگو باشند؛ پروژه های بزرگ ملی را با کشور های حامی شان در منطقه عقد نمودند که هیچگونه تاثیری مثبت بر زندگی مردم افغانستان و کاهش فقر نداشته است. آن‌چه گروه افراطی طالبان را با حاکمان مستبد قبلی کشور پیوند میدهد، دشمنی آنان به فرهنگ های پسندیده مردم ما از جمله جشن باستانی نوروز است زیرا با آن‌که بلخ باستان زادگاه مولانا بزرگ منشای”نوروز” است و جشن تاریخی نوروز سابقه‌يی بسیار کهن در میان اقوام مختلف جهان دارد، مدارک و شواهد نشان می‌دهد که جشن نوروز یا سال نو، حتا با عقاید دوره اسلامی نیز پیوندی محکم دارد زیرا ستایش و نیایش بهار، در حقیقت قدردانی از خالق طبیعت و تفکر در خلقت عالم است جشن نوروز به هیچ‌ وجه جای اعیاد باعظمت مذهبی (عید فطر و اضحی) را نمی‌گیرد؛ بلکه جایگاه خاص خود را دارد. به همین دلیل بوده که عرب‌ها بعد از استیلا بر آسیای مرکزی، هنگام که می‌خواستند آیین‌ها و عنعنات قدیم مردم را از بین ببرند. اما وقتی اهمیت نوروز و پیوند آن را، به موسس آن (جمشید) پادشاه عادل آریایی درک کردند، به باورهای مردم احترام گذاشتند. اما طالبان گروه متحجر و فرهنگ ستیز طالب، در نزدیک به سه سال از حاکمیت سیاه شان دشمنی با فرهنگ و ارزش‌های پسندیده مردم افغانستان را پیشه نموده و زیر عنوان دین اسلام و تطبیق شریعت ، مانع تجلیل از نوروز باستان گردیده و رخصتی روز نخست سال را از تقویم رسمی کشور حذف نمودند. طالبان و همفکران کوتاه نگر و متعصب شان باید بدانند که تجلیل از “نوروز” در افکار و باورهای مردمان این سرزمین جا گرفته و با تاریخ و اعتقادات شان عجین و ماندگار گردیده است. بناء گرامی داشت از جشن باستانی”نوروز” در حقیقت نقطه وصل اقوام مختلف کشور، مسبب اتحاد و همبستگی و نابوی بنیاد های فکری گروه تروریستی و واپسگرای طالبان می‌گردد. ما در “جنبش شنبه های ارغوانی”، مبارزه در برابر ظلم و جنایات ضد بشری و اسلامی طالبان را مسولیت ایمانی و انسانی خویش دانسته و با حفظ هویت، تاریخ، میراث های شکوهمند نیاکان مان و گرامی داشت از جشن باستانی و پر افتخار نوروز،تعهد می‌سپاریم که در سال ۱۴۰۳ هجری شمسی، با ایجاد “انسجام ملی” میان مخالفین سیاسی طالبان، نخبگان، روشنفکران، نظامیان پیشین، ورزشکاران، اساتید دانشگاه ها و سایر اقشار جامعه افغانستان به هدف نابودی حکومت خودخوانده و زن ستیز طالبان و شکل گیری “حکومت مشروع، دموکراتیک و غیرمتمرکز”، تلاش بیشتر نمایم. ما از مردم افغانستان به ویژه زنان و اقوام آسیب پذیر می‌خواهیم که منتظر “معجزه” نبوده و جهت پایان “مرگ تدریجی” و تامین حقوق و آزادی های از دست رفته شان با ندای حق، عدالت و آزادی، از بدیل حکومت خود خوانده طالبان حمایت نمایند. 
 
 
 
#حق_عدالت_آزادی
#right_justice_freedom