افغانستان”ناامید کننده” و “خطر آفرین” واقعیت سه سال حکومت خودخوانده طالبان است؛حاکم سازی دوباره گروه طالبان در قدرت طی معامله ننگین در پانزدهم آگیست سال ۲۰۲۱، آغاز فصل جدیدی از رنج‌ و فلاکت های بیشمار برای مردم افغانستان به ویژه زنان، اقوام آسیب‌پذیر و اقلیت مذهبی است که این گروه با ارتکاب جنایت علیه بشریت و آپارتاید جنسیتی علیه زنان، جنایات جنگی، نقض گسترده حقوق اساسی شهروندان، کشتار افراد بی‌گناه، کوچ اجباری بومیان، اجرای مجازات های ضد کرامت انسانی و شلاق، محاکم صحرایی ،تفتیش عقاید و ایجاد ترس و ارعاب جهت تحکیم پایه‌های حاکمیت ستمگر شان در سه سال گذشته، کشور را با عقب‌گرد جدی مواجه ساخته اند که جبران آن نیازمند سال‌ها تلاش و زحمت می‌باشد. دشمنی با زنان، تلاش در راستای عادی سازی خشونت، محرومیت و سرکوب زنان و دختران در افغانستان زیر عنوان تطبیق “فرهنگ افغانیت و اسلامیت” بشمول اختطاف، تعرض و تجاوز بویژه بر زنان معترض توسط طالبان و در زندان های این گروه جهت خاموش سازی صدای حق، عدالت و آزادی خواهی، بخش دیگری از واقعیت تلخ و شرم آورد سه سال حاکمیت رژیم جنایت‌کار و جنگ سالار طالبان است. انزوای بین‌المللی افغانستان که منجر به افزایش فقر و بیکاری و افزایش کودکان کار و خیابانی و مهاجرت میلیون ها تن از شهروندان افغانستان به ویژه جوانان گردیده تاثیری بر گروه طالبان نداشته است زیرا این گروه با دزدی کمک‌های بین‌المللی، تاراج معادن و عواید ملی با نادیده‌ گرفتن میلیون‌ها فقیر و گرسنه به ویژه زنان و کودکان در افغانستان در سال گذشته همواره در صدد ترویج افکار طالبانی، ایجاد مدارس جهادی طالبانی و تمویل مالی گروه‌های تروریستی بوده اند و برخلاف تمامی تعهدات شان به جامعه جهانی و مردم افغانستان نتنها که روابط شان را با دیگر گروه‌های تروریستی قطع نکرده اند که با فراهم سازی پایگاه های امن، مراکز آموزشی و تمویل مالی آنان، کشور را به پایگاه امن و حیاتی تروریستان بین‌المللی مبدل نموده اند. با توجه بر تاکید طالبان در سه سال گزشته مبنی بر تامین امنیت سرتاسری و شکست داعش در افغانستان و سوی دیگر تداوم چرخه کشتار هدفمند شیعیان و هزاره‌ها در کشور،طالبان این باور را تقویت نموده اند که حملات هدفمند علیه این اقلیت مذهبی توسط خود این گروه بویژه شبکه حقانی طرح و اجرا میگردد. گروه طالبان با ایجاد حکومت نامشروع، تک قومی و جنسیتی در سه سال گذشته ثابت نموده اند که هیچ گونه اعتقادی بر مشارکت زنان و سایر اقوام در قدرت و رهبری سیاسی و کسب مشروعیت از مردم افغانستان ندارند و بار ها تاکید نموده اند که انتخابات فرهنگ غربی بوده و حکومت خودخوانده این گروه همه شمول استت. اما واقعیت انکار ناپذیر این است که در حکومت خودخوانده طالبان قدرت به گونه انحصاری در دست پشتون‌ها با اکثریت مطلق ملا‌ و طالب قرار دارد و حضور انگشت شمار تاجیک‌ها و اوزبیک‌ها در کابینه این گروه تنها جهت فریب افکار عامه است اقدامات انحصار گرایانه و زیاده خواهی های قومی طالبان در سه سال گزشته وحدت و اتحاد میان اقوام افغانستان را آسیب جدی وارد نموده و با ایجاد فاصله ها میان اقوام متخلف افغانستان این ایده را بارزتر ساخته است که مسبب تمام ظلم و جنایات صورت گرفته علیه سایر اقوام در حکومت طالبان؛ پشتون‌ها هستند و این می‌تواند زمینه تصفیه قومی و اختلافات جدی و حتا تجزیه کشور را فراهم سازد. بناء از انجای که طالبان در سه سال گزشته ثابت نموده اند که تغییرپذیر و انعطاف‌پذیر پذیر نیستند و هر گونه صدای عدالت خواهی بشمول اعتراضات مدنی مسالمت آمیز را با سرکوب ،بازداشت،شکنجه و قتل معترضین پاسخ داده است و باور دارد که حتا اگر با قلم حکونت خود خوانده این گروه نقد شود انتقاد کننده واجب القتل میدانند و این یعنی بستن راه گفتگو ،مصالحه و تغییر است بناء ما در سومین سال حاکمیت سیاه اندیش، بدویی و تک قومی طالبان موارد ذیل را به عنوان راه حل پیشنهاد مینمایم.
 1. ما از همه طرف های دخیل در قضایایی افغانستان و شهروندان کشور می خواهیم تا به جای تمرکز روی افراد (چه کسی می‌تواند افغانستان را نجات دهد؟) روی نظام و حکومت‌یی فکر کنند که عدالت اجتماعی را تامین، ستم ملی، آپارتاید جنسیتی و تعصبات قومی، زبانی و مذهبی را پایان بخشیده و مشکلات کشور را به صورت اساسی حل نماید. تاریخ کشور ثابت می سازد که تغییر افراد و حکومت ها بدون توجه به نوع ساختار نظام سیاسی عدالت‌محور و عبور از نظام متمرکز به غیر متمرکز، افغانستان به صلح و ثبات واقعی دست نخواهد یافت. 2. فرار رئیس جمهور پیشین افغانستان، اشرف غنی احمدزی و رهبران سیاسی شناخته شده در ۱۵ اگیست سال ۲۰۲۱ باعث گردید تا شهروندان کشور به رهبران سیاسی افغانستان بی اعتماد گردیده و در سه سال گذشته با آنکه از حکومت خودخوانده طالبان متنفر هستند، اما کنار رهبران سیاسی ایستاده نشوند. بناء ما از رهبران و چهره های شناخته سیاسی مردمی و متعهد به افغانستان میخواهیم تا جهت احیا اعتماد و امید در میان مردم افغانستان به جای قرار گرفتن در “محور افراد” در محور نظام نجات بخش و بدیل حکومت خود خوانده طالبان قرار گیرند و با ایجاد ائتلاف فکری جهت متحد شده و با فراهم سازی قناعت جامعه جهانی نگذارند تا بیشتر از این طالبان زیر عنوان تعامل در قدرت نگهداری و حمایت شود. نباید فراموش نمود که عدم توافق روی بدیل حکومت خودخوانده طالبان منجر فرصت دهی بیشتر به این گروه و عدم نتیجه مطلوب از مبارزات مدنی، سیاسی و نظامی همانند سه سال گزشته را در پی خواهد داشت .
 3. با آنکه زنان افغانستان در سه سال گذشته بازداشت، شکنجه، آزار و اذیت روحی و روانی، کشتار و حتا تجاوز جنسی در زندان های طالبان را متحمل شده اند اما شجاعانه به مبارزه شان ادامه داده و برسیمت شناسی حکومت خودخوانده طالبان را به رویایی این گروه مبدل نموده اند اما ما صمیمانه از همه آنها میخواهیم تا مباحث بزرگتر را مطرح ساخته و از فروکاست و تقلیل حقوق و آزادی های انسانی و اسلامی خود و دیگر مردم افغانستان به ویژه زنان به چند حق مشخص ابتدایی و یا “یک لقمه نان” جدا خود داری نمایند.
 4 .ما جهت تحقق عدالت و ختم فرهنگ معافیت از مجازات در افغانستان خواهان بازداشت و به دادگاه کشانیدن طالبان مخصوصا رهبران این گروه هستیم.
 
#حق_عدالت_آزادی
#right_justice_freedom